جدول جو
جدول جو

معنی پرورش یافته - جستجوی لغت در جدول جو

پرورش یافته
تربیت یافته، تربیت شده
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
فرهنگ فارسی عمید
پرورش یافته
تربیت شده تربیت یافته، جمع پرورش یافتگان. یا پرورش یافتگان ازل. انبیاء و اولیا
فرهنگ لغت هوشیار
پرورش یافته
نشأٌ
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به عربی
پرورش یافته
Pampered
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به انگلیسی
پرورش یافته
gâté
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پرورش یافته
избалованный
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به روسی
پرورش یافته
מפונק
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به عبری
پرورش یافته
ناز کیا ہوا
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به اردو
پرورش یافته
আদরে পোষিত
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به بنگالی
پرورش یافته
kipenzi
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به سواحیلی
پرورش یافته
şımartılmış
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
پرورش یافته
버릇없는
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به کره ای
پرورش یافته
甘やかされた
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به ژاپنی
پرورش یافته
dimanjakan
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
پرورش یافته
लाड़-प्यार किया गया
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به هندی
پرورش یافته
verwöhnt
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به آلمانی
پرورش یافته
ตามใจ
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به تایلندی
پرورش یافته
mimado
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
پرورش یافته
viziato
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
پرورش یافته
mimado
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به پرتغالی
پرورش یافته
宠坏的
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به چینی
پرورش یافته
rozpieszczony
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به لهستانی
پرورش یافته
балуваний
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به اوکراینی
پرورش یافته
verwent
تصویری از پرورش یافته
تصویر پرورش یافته
دیکشنری فارسی به هلندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرورش یافتن
تصویر پرورش یافتن
پروراندن، پرورش دادن، تربیت کردن، فربه ساختن
فرهنگ فارسی عمید